بازم سلام
زیر باران می روم
و هم نوا با گریه ی آسمان می گریم
تا کسی اشک های مرا نبیند
به زیر باران می روم
و فریاد می زنم تا صدای فریادم با فریاد آسمان یکی شود.
به زیر باران می روم
تا ناله های دلم با ناله های باد یکی شود.
و کسی شاهد شکستن روح خسته ام نباشد.
به زیر باران می روم
و تکیه به همان درخت بید مجنون کنار جاده
که یادگاری هایمان را روی آن می نوشتیم
به انتظارت خواهم ماند ,
تا به زیر هر یک از قدمهایت گل سرخی بگذارم.
می دانم خواهی آمد.
و دستان سردم را در دستان گرمت خواهی گرفت.
تا با هم به سرزمین آرزوها برویم
باران که می آید
گوش به زنگ صدای تو
تکه تکه ترانه های کهنه را کنار هم می چینم.
و همیشه به همین حقیقت تلخ می رسم
آرزومند آرزوهاتون